رمان طلسم خون245

ناباور نگاش کردم
کجامیخواست برهه
حق نداشت برهه
مگه دوسم نداشت
مگه این همه تلاش نکرد تامن همیشه کنارش باشم پس چرا الان انقد راحت میخواد ولم کنه
قطره ی اشکی که ازچشمم چکیدو بادست پس زدم
_چی..چی داری میگی بابا...کجامیخوای بری...ازچه خواسته ای حرف میزنی
لبخندی زدو دستاشو دور صورتم قاب کرد
_گریه نکن نفس بابا،بایدبرم این مجازات تموم گناهامه من باندیدن تو بادور بودن ازت قرارهه تقاص پس بدم،بامحروم کردن خودم ازدیدن تو وبچه ی توراهیت من بزرگترین عذابو به خودم میدم واین حقمه
عصبی مشتی به سینه اش زدم
اصلاواسم مهم نبود کسی مارومیبینه یانه
_بری به همین راحتی،پس من چی میشم ،من مگه دخترت نیستم اگه دردت بخشیدن یانبخشیدن منه که بایدبگم من میبخشمت پس تمومش کن لطفا
لبخند تلخی زدوبی حرف به سمت ارسلانی رفت که تاالان باسکوت نظارگر ما بود
_من بیشترازتو درحق برادرم ظلم کردم،برادری که کل جونیو زندگیش بخاطر خودخواهیای من ازبین رفت،من حتی بیشتراز تیمور بهش اسیب زدم،بنظرت اونم میتونه منوببخشه اریکا هوم
بابا با من صحبت میکرد،درحالی که مخاطبش ارسلان بود
نگاهم رو که به ارسلان دوختم بادیدن چشای سرخو خیسش
بادیدن اخمایی که وحشتناک روصورتش نشسته بود،کوپ کردم
هردو بی حرف بهم خیره بودن
بابا جلو رفت تا اینبار ارسلان رو دراغوش بکشه که ارسلان سریع عقب کشیدو نذاشت حتی دست بابا بهش بخورهه
صدای خش دارو بغض الودش
قلبموبه درد اورد
اولین باربود اینجوری میدیدمش
_برو برای همیشه برو وهیچوقت برنگرد اریا فک کن نه داداشی داری نه دختری نه نوه ای نه برادر زاده ای
هیچی اریا توهیچی نداری میفهمی،تو تواین دنیاتکوتنهایی واین تنهاییو خودت انتخاب کردی،اگه امروزم دعوتت کردم بیایی فقطوفقط بخاطر اریکابود،نه چیز دیگه ای
نمیبخشمت یعنی نمیتونم ببخشمت،بعضی از زخما خیلی عمیقودردناکن جوری که مدت ها طول میکشه تا خوب شن وقتیم که خوب میشن ردشون میمونه،تو رد همون زخمی که بدجور دردش تو تنم موند،بخشیدن همچین چیزی وجود ندارهه،هرکی میگه من میبخشم یابخشیدم زر مفت میزنه
باباشونه هاش لرزید
حتی منم دردی که تو تک تک کلمات ارسلان بودو حس کردم
باباعقب رفت
تالحظه ی اخر،نگاه خیسو سرخش روی مامیچرخید
دقایقی بعد خبری ازبابانبود
بغضی که به سختی تاالان کنترل کرده بودم
بارفتنش
بی صداشکست
تنها مرهم دردم اغوش گرم ارسلان شد
*****
لباس عروس اریکا

....
گلزار اسطوخودوس

....
جایگاه وسفره ی عقدشون
