رمان طلسم خون299

melody.A melody.A melody.A · 1404/2/26 12:51 · خواندن 2 دقیقه

باصدای خش دارو خوابالود ارسلان ازحرکت وایستادم
اومدم دروغی سرهم کنم که منوبیشتربه خودش چسبوند
یکی ازدستاشو رو سینه ام گذاشتومحکم فشارش داد
_میخارهه

باشهوت نالیدم
_اومم میخوامت

باانگشت نوک سینه امو از رولباس بازی داد
جونم داشت بالامیومد
اهوناله ی ارومم تنهاصدایی بود که به گوش میرسید
اینبار دستشو ازروسینه ام به سمت پایین هدایت کرد
بی طاقت خودم تیشرتمو زدم بالاکه دست داغش رو تپل نرمو لختم نشست
_جونن چه تپل شده این بیشرف

صدای بمش از فرت خوابو شهوت ،خمارشده بود
_دوسش داری
_ارعه ولی شب میکنمش
_اما...
_هیشش

*نزاشت حرفی بزنم
ماهرانه انگشت فاکشو لای چاک کوصم هل دادو شروع به ور رفتن باچوچولم کرد
جواب حرکت تندش
ناله ی بلندم بود
انگشتشو قشنگ با ابم خیسو کردو لیزش داد سمت سوراخم
تابفهمم چیشدهه هلش داد تو وژانم
ازشدت لذت جیغی کشیدمو دستشو محکم چنگ زدم
سرشو چسبوند به صورتمو گونه امو لیس عمیقی زد
_اههه...تن تر لعنتی
_جون حشری کی بودی تو
_تو
_اوفف

تن تن انگشت فاکشو تو سوراخم عقب جلو میکرد
داشتم دیوونه میشدم
باسنم رو ازپشت به الت بادکرده اش فشارمیدادمو اونم بانامردی تموم
انگشتای بزرگشو توم عقب جلو میکرد
تویه لحظه چشام ازلذت زیادسیاهی رفتو باتموم وجود خالی شدم
نفس نفس زنون به سمتش چرخیدم که دستشو از لای پام بیرون کشیدو درمقابل نگاهم تک تک انگشتاشو لیس زد
داغ داغ بودم
هلش دادم روتخت ،ازحالت نیم خیز دراومد
بابی قراری رو شکمش نشستمو خم شدم سمت صورتش
لبامو سریع رو لباش کوبیدم که با خشونت خاصی لپای باسنم رو چنگ زدوعمیق لبامو به دهن گرفت
وحشیانه لبای همو میخوردیم
جوری که شرط میبستم لبای هردمون کبودشده باشه
باشهوت زبونشو تو دهنم هل داد که مثل کیر  براش خوردم
تن تن زبونشو تو دهنم عقب جلو میکردو من با کمال میل براش میخوردم
بهشتم بدجور نبض میزد
انگار نه انگار تازهه ارضا شده بودم
ارسلان باعجله دستشو جلو اوردو تیشرتمو ازتنم کند
من اما  حوصله ی دراوردن شورتشو نداشتم
سریع شورتشو تا زانوهاش پایین کشیدموبه کمک ارسلان رو  آلت سیخ شده اش نشستم
یکم  مالوندش لای تپلمو حسابی که خیسش کرد
کلاهکشوفرو کرد توسوراخم که کامل نشستم روش
از کلفتیو درازیش جیغ بلندی کشیدم
بعداز سه ماه واقعا درد داشت
اما دردش همون ثانیه ی اول ازبین رفتو جاش لذت توپایین تنه ام پیچید
ارسلان سینه هامو محکم چنگ زدو تومشتش گرفت
منم با بی تابی شروع به عقب جلو کردن رو کیرش کردم
تن تن روش سواری میکردمو اهو ناله ام به راه بودکه
ارسلان توهمون حالت نیم خیز شدو لیسی به لبام زد
_دخترم دلش کیر میخواست هوم

_ارعههه دلم میخواست زیرت جربخورم